وقتي لبهايت شکل لبخند به خود ميگيرند و چشمانت که برق ميزند و صداي خندهات در گوشم ميپيچد
من از لبهايت به آسمان ميرسم و صداي خندهات براي من باز شدن در بهشت است انگار
و چقدر حس خوبي است که با خودت ميگويي مسبب اين لبهاي شيرين، شوخي من است.
اما
ميداني
گاهي وقتها
دل آدم ناآرام ميشود، يک ناآرامي که اگرچه دليل دارد اما هر چه کاوش ميکني پيدايش نميکني
نميشود داد بکشي، چون آدمها تو را نگاه ميکنند
و خنده هم انگار کارساز نميشود .
فقط يکچيز
اين بار فقط اشک تجويز است.
حال بايد چه کنم وقتي دلت ناآرام شود؟!
بازي باخت باخت ميشود براي من
حس خوبي ندارد به گريه انداختن تو
حس خوبي ندارد ديدن اشکهاي تو
حسي خوبي ندارد .
آنوقت است که فقط ميماند يک کاش!
که کاش بودم و اشکهايت را پاک ميکردم
الماس که ببارد، بارانش قيمتي است.
پسران منتظر عاشق شدن دختر هاي کم سن و سال مي ماندند.
و دختر ها منتظر خواستگار هاي بزرگتر از خود بودند.
مادران پسران، در حال انتخاب دختر هاي خوشگل براي پسر هاي زشتشان
و پدران دختران، در حال پيدا کردن شوهرهاي پولدار براي دخترانشان.
عروس هاي قبلي تر سعي در زودتر بچه دار شدن داشتند تا از گزند زبان مادر شوهر دور بمانند.
و عروس هاي جديدتر سعي در لوندي کردن تا از عروس هاي قبلي در چشم مادر شوهر پيشي بگيرند.
هر کسي مشغول کاري بود، مشغول رقابتي، مشغول وفق دادن خودش با شرايط تا کسي حرفي نزند، قضاوتي نکند.
هيچ کس اما فرياد نکشيد که
کدام قانون، با وقاحت تمام، جلوي ما را گرفته است تا آدم هاي خوشحالي باشيم که دوست داشتيم؟!
متولد اورشليم تازهترين ساخته حسين شمقدري است، که اين روزها خيلي از انديشمندان و صاحبنظران آن را ديدهاند و مستند مخالفان و موافقان جدي داشته است که اين روزها در محيطهاي مجازي به جان يکديگر افتاده اند!
اصل بحث مخالفان اين است که مستند در حال عاديسازي روابط با مردم اسرائيل، يا سادهتر بگويم همان بحثي است که مردم اسرائيل را متفاوت از دولت اسرائيل ميدانست.
اما کارگردان و موافقان مستند چنين نظري ندارند، آنها ميگويند حتي اگر بهقصد و بهعمد درجايي از مستند همزادپنداري باشخصيتي از اسرائيل وجود داشته است، اين همزادپنداري در پايان مستند با ديدگاهي که با سؤالات زيرکانه راوي مستند (محمد دلاوري) از زير زبان اسرائيليها کشيده ميشود، يعني باور داشتن و قبول کردن منطق زور و قانون جنگل کاملاً فروميريزد و ديگر مخاطب همزادپنداري باشخصيت اسرائيلي در پايان مستند، ندارد.
خارج از اينکه ديدگاهها و نقدهاي موافقان مستند را بر پايه منطق و اساس بيشتر نسبت به مخالفان مستند ميدانم و خودم نقدهايي چند بر اين مستند دارم، بر اين باورم که مخالفان مستند يکچيز را درست ميگويند، اينکه اين مستند براي قشري از مخاطبان ميتواند تأثير عکس بگذارد و از دشمني يشان کم کند.
اما قشري که من فکر ميکنم چنين تأثيري را خواهد گرفت، قشري است که هميشه بيمنطق و اساس پيرو بوده است. افرادي که اگرچه شعارهاي مرگ بر فلاني و فلاني را حفظ کرده و بهتر از همه تکرار ميکنند، اما دليل هيچکدام از آن شعارها را نميدانند!
مثلاً ميگويند مرگ بر ضد ولايتفقيه، اما نه اصل ولايتفقيه را ميشناسند، نه ضد ولايتفقيه را!
در مورد اسرائيل، مشکل همين است، به قول کارگردان فضاي فکري که براي مخاطب ايراني هميشه نشان دادهشده است، فيلم شکارچي شنبه است!
وقتي ما اطلاعاتمان را محدود ميکنيم به يک فيلم در مورد مردم اسرائيل، بعد حتماً انتظار داريم دشمنمان بايد شاخ داشته باشد، از کوچک و بزرگ در حال آدمکشي باشند، موهاي زنهايشان را بتراشند و.
اين مستند که بهدرستي به ما نشان ميدهد که اينجورها هم نيست و دشمن شما آدم است، ميتواند زن زيبايي داشته باشد، خانواده خود را دوست داشته باشد، ميتواند ارتباط جنسي داشته باشد و زنهايشان هم بزايند، خب براي چنين قشري که دليل دشمني را صرف آدم کشي و وحشيگري و غول بودند ميگذارد، قطعاً نوعي عاديسازي است.
چراکه اين قشر از مخاطبان در وهلهي اول دچار اشتباه شدند، آنها قبل از دشمنشناسي به دشمني رسيدند! آنها فقط سربازان و نيروهاي نظامي اسرائيل را ديده بودند و وحشيگريهايشان را ، اما براي بخش ديگر دشمني يشان دليل نداشتند!
پ.ن: مستند را ميتوانيد از آدرس مقابل بهصورت قانوني دانلود کنيد.
https://1film.ir/Movie?Movie=17
پ.ن: قبلاً پستي نوشتم در مورد فرق مردم اسرائيل با مردم آمريکا که ميتوانيد از لينک مقابل بخوانيد.
https://all4persian.parsiblog.com/Posts/540
درباره این سایت